محل تبلیغات شما

مدادومدار



برشی از روزانه های مخوف



- توازدنیای وهمی خودتهمانقدرکه وحشت داری لذت هم می بری .

شایدهم راست می گفت .واقعااین آدمهاوتصوری کهازآنهاداشتم یاهرآنچه به نام خوف وهیجان به این چشم اندازغریب باآدمهای غریبترالقامی کردم می توانست به همان سادگی یک رویایاکابوسی مقطعی باشدکه ازعوارض پرخوریوناپرهیزی  محسوب   می شد.ولی یک اشکال عمده وجودداشت .من پیرشده بودم .این پنجره این آدمهای غریب وهولناکاین دیوارها آن نسترن آفت زده آن اداره ی لعنتی وبایگانی سردوتاریکش اینهامراپیرکرده بودند.می دانم هرگزکله تخماقی ومردخالی نمی دانندکه واقعاخودم هستم کهاجازه داده ام نقش یک بازیچه راایفاکنم .این یک موقعیت انتخابی نبود.این دنیاییبودکه به ناگاه برمن سایه انداخت و به فرورفتن من دراین ژرفنا منجرشدطوری که هرچهبیشترتقلا می کردم بیشترفرومی رفتم .آنچه ولی کم کم ازشکل هیبت وهول به قالب لذتوعادت روزمره درآمدهمین دست وپازدن وتحقیرکردن خویشتنم بود. می دانستم ترس مرانمیکشدولی ازریخت می اندازد.شکل بادمی شوم وسرگردانیش ،.شکل حجمی ازتاریکی درمصافبانیزه های آفتاب درنیمروزی تلخ .  می ترسمیک روزهمین قدرت خلاقیت وتصورمن کاردستم بدهدوهرسه نفرشان باتورهایی پرازخرتوپرتهای قدیمی همانجامثل یک مجسمه بمانندوبرمن وتفکراتم بشورند.همین ایستادن محضمی تواندکارمراتمام کند. من روی تمام حرکات این آدمهااشراف دارم .اگرچه نوعی بی نظمیو ازهم گسیختگی دررفتارهایشان دیده می شودولی درواقع تمام حرکاتشان سنجیده است .

بین این دو واژه تفاوتی هست. می دانم که قطعا هست. مدتی استکلاس یا کارگاه داستان یا ترکیبی از هر دو را در شهرم برای علاقمندان دایر نمودهام. در این کلاس درس داستان نمی دهم. بلکه دانسته هایم را مرور می کنم. با هم مینویسیم و به وقایع داستانی می اندیشیم. این فقط یک تابلوی کوچک از یک سیاه مشق منو شاگردانم است. امیدوارم بتوانم داستان نویسهای خوبی را معرفی کنم. امیدوارم.

این دوره‌ها در سه مقطع





نقل از ابینا :20اردیبهشت سال یک هزار وسیصد ونود وهفت 

خلیل جلیل‌زاده به 
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: روزانه‌های مخوف» و اقاقیای جنبان» و ترجمه رمان کلوب کودکان» نوشته کاروان عمر کاکه سوور نویسنده معاصر کُرد، جدیدترین کتاب‌های من برای سی‌و‌یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است. دو رمان تالیفی من را نشر روزگار منتشر کرده و رمان ترجمه نیز توسط نشر نیماژ روانه بازار نشر شده است.

وی افزود: در رمان‌های تالیفی‌ام بیشتر تمایل به فضاهای وهمی و سوررئال دارم البته با تکیه بر مولفه‌های بومی و فرهنگ عامه کردی. از دیگر ویژگی این رمان‌ها می‌توان به استفاده از المان‌های زندگی مدرن اشاره کرد. همچنین به چند صدایی و تکثر در رمان اعتقاد دارم و شاید این ویژگی‌ها باعث شود تا آثارم به رمان پسامدرن پهلو بزند.

جلیل‌زاده ادامه داد: به نظرم استفاده از مولفه‌های بومی و ملموس‌‌بودن حوادث و استفاده از شخصیت‌های متکثر، جاذبه‌ای را برای عموم مخاطبان در سطح کشور ایجاد ‌کند. نویسنده‌های غیرتهرانی می‌توانند با استفاده از یک زبان مشترک و ملموس و تاحدودی استعاری به جذب مخاطبان کل کشور اقدام کنند.

این نویسنده کرد در ادامه با انتقاد از عدم پخش مناسب کتاب گفت: از لحاظ پخش برخی ناشران کم‌کار هستند و تحول لازم را ندارند. در نتیجه برخی از کتاب‌ها شناسایی نشده و نویسنده‌های آنها کشف نمی‌شوند. چه بسیارند استعدادهای خوبی که به دلیل پخش نامناسب کتاب هنوز کشف نشده‌اند و ممکن است که هیچگاه هم کشف نشوند.

جلیل‌زاده در پایان نظر خود درباره سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران را نیز به این شرح بیان کرد: نمایشگاه امسال به نظرم پرکارتر از سال گذشته بود و تنوع بیشتری داشت. فضاهای جدیدی هم اضافه شده بود و باعث شد تا ناشران بیشتری به فعالیت در نمایشگاه بپردازند. امیدوارم این بهار کتاب، سال خوبی را برای رمان ایرانی رقم بزند.

آخرین جستجو ها

ترانه نویس spirovoutber diachichevneu Debra's game carbonbikewheels مجموعه مطالب مهندسی مواد و متالورژی چی چی چت|چت چی چی|ایناز چت|اینازچت Robin's life Raul's notes singgapasbubb